چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

رهایانه

 قاعدتن داشتن یک دختر در جامعه ای مردسالار می تواند شاخک های یک مرد را به تبعیض جنسیتی و انواع خشونت علیه زنان حساس تر و به این ترتیب او را وادار به فکر کردن به دنیایی بهتر کند و قدم برداشتن در راه ساختن این دنیای بهتر از او انسان بهتری بسازد. 

پدر یک دختر شدن از من انسان بهتری ساخته است ولی کمتر به واسطه ی آن چه که در بالا نوشتم بلکه بیشتر به خاطر گسترش "اتمسفر زنانه گی" در اطرافم. و برای گسترش این فضا چه چیزی بهتر از حضور دختری که هنوز به زنانه گی منحرف و خوب و بدها و باید و نبایدهای جامعه آلوده نشده است. می خواهم از رابطه ای شخصی تر و جزئی تر حرف بزنم. من دقیقن دارم از بهترین تفریح این روزهایم از لذت قدم زدن در خیابان و حرف زدن با دختر چهار ساله ام (وادار کردن من به شکستن سکوت ذاتیم و حرف زدن در مورد همه ی چیزهایی که در ذهن و جلوی چشم او می گذرد)، از دقت و توجهش به اشیاء، هوا، حیوانات، بچه ها، رنگ ها( و به این ترتیب کشاندن من ِ سر به هوا و بی تمرکز به این وادی زیبا)، از دوستت دارم گفتن های به گاهش، از توجه دقیق و عمیق او به حالات روحی من و مادرش، از دعوت کردن هایش به شادی و خنده ی مدام و کشاندن ما به دنیای ترانه های کودکانه، از بهتر و ایمن تر شدن زندگی در کنار و همراه او، از با ظرفیت تر شدن و صبورتر شدن خودم به واسطه ی حضور او حرف می زنم. 

امروز رها سرما خورده بود و نمی شد مهد کودک برود، مادرش هم باید سر کار می رفت و من مرخصی گرفتم و یک روز کامل را با هم بودیم. امشب قبل از این که بخوابد به او گفتم که چقدر خوشحالم که امروز را با هم بودیم و او گفت "بابا جون دوسِت دارم خیلی خوش گذشت". به ما خوش گذشته بود و رها کامل تر از من گفت. من از این همه گرمی می نویسم.

- یکی از دخترانی که به صورتش اسید پاشیدند تک دختر بود.او برای پدرش مثل رها بود برای من. چقدر درد دارد؟ چگونه می توان بی تفاوت بود؟

نظرات 6 + ارسال نظر
ناشناس سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:35 ب.ظ

اینجور نگاه کردن آدم رو به دعا کردن وادار میکنه کاش همه مردها دخترانی چون رها داشتن

ناشناس عزیز لازم نیست که خیلی وراجی کنم. شما هم می دانی که قصدم مقایسه رها با کسی نبوده است. من با آن "چون" مشکل دارم. از یک رابطه نوشتم که در حال ساختنش هستیم.

فرزانه پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:34 ق.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

دلم رفت... دلم رفت برای دخترک نازنینت

فرزانه پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 08:35 ق.ظ

راستی زنانه گی منحرف از نظرت چه جور چیزی است؟

آن چیزی که می خواهد دخترم را زن ِخوب فرمانبر پارسای کند. و یا آن چیزی که تنش را می خواهد بی آنکه حقی برای کنترل بر آن برای او قائل باشد. یا آن چیزی که او را تدارکاتچی مردان می خواهد. آن چیزی که او را شرمگین از جسم زنانه اش می خواهد و یا آن چه جسم زیبایش را وسیله ی فروش بهتر مایع ظرفشویی و انواع رژیم غذایی می کند. آن چیزی که فلسفه و هنر و علم و اتوبوس را زنانه-مردانه می کند. و همه ی قالب هاب ریخته شده ی متداول زنانگی فرزانه ی عزیز!

خرامان پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:45 ب.ظ http://noqtenoqte.blogsky.com

سلام
بچه من هم امروز 20 روزه شد. چه صفایی دارد بچه دار شدن ان هم برای کسی که فیلسوف مابانه چنین چیزی را پس میزد.
و شرم بر روح باوران بیروح!

سلام
به به مبارکه! خیلی خوشحالم برایت باصفا!

ناشناس شنبه 17 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:31 ب.ظ

بابای رها منم هدفم مقایسه رها با بچه های دیگر نبود اصلا منظورم متوجه کردن ما بزرگترها به جزییاتی بود که به زندگی معنی میده

فرزانه یکشنبه 18 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:16 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

عالی است
اصلاً این ها که گفتی در حقیقت زنانگی نیست...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد