چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چهارشنبه سوری

فکر می کنم این روش خوبیه که برای درستی و نادرستی چیزها به اطرافمون نگاهی بیندازم و بعد سعی کنیم کمی دقیق بشویم و جزئیات و جوانب رو در نظر بگیریم و موقتن نتیجه ای از خودمون صادر کنیم. کاری به مکارم، ناسیونالیسم ایرانی( که به دنبال مناسک جایگزین می گرده) و بعضی ها که از لج طرف می خوان خودشونو خفه کنند تا خونشون بیفته گردن دشمنشون ندارم، امشب شهر، درختان،  نوزاد و نوپا و خردسال و همینطور همسایه ی پیر روبروی خانه ی ما سرسام گرفته بودند. مظلوم و ترقه زده و دودآلود بود کوچه ی ما. 

نقاشی

 رها می گوید گل ها  ما را می بینند. برای همین همیشه آنها را رژ لب زده و مرتب می کشد.

دیگر پرتقال خونی نمی خریم

امروز وقتی رها روی تاب آهنی مهد کودک تاب می خورد گفت بابا چرا تو ظرف تغذیه برام پرتقال زخمی می ذارید؟ من فقط پرتقال روشن دوست دارم.