چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

وصف حال

"زندگی من دقیقا یکنواخت است و در زندان درونی‌ام پیش می‌رود، به‌بیانی، آمیخته به نوعی بداقبالی سه‌گانه است. وقتی نمی‌توانم کاری انجام دهم، ناشاد هستم؛ وقتی می‌توانم کار کنم، زمان کافی ندارم؛ و زمانی که به امید آینده چشم می‌دوزم، مسئله بعدی که می‌دانم این است که ترس آنجاست، ترسی فراگیر، وسپس من کمتر قادرم کاری انجام دهم."


فرانتس کافکا

نظرات 2 + ارسال نظر
فرزانه یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:03 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

با بداقبالی اول و دوم به شدت همذات پنداری می کنم ... نتیجه می گیرم که هنوز تا کافکا شدن کار دارم

سعدی یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:16 ب.ظ

اتفاقن وقتی وصف حالم را از زبان کافکا خواندم و هوس ثبت این حال در اینجا به سرم زد به همین فکر می کردم که خودت رو با کافکا مقایسه می کنی جوجه؟ و مطمئنن چنین نبود. از شوخی که بگذریم باید بگویم که سومی ست که من را بیشتر از اول و دوم فلج کرده است.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد