چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

پرسش

کدام یک به عنوان سرنوشت پزشکی محتمل تر است:

پزشکی به عنوان علم و فن پیشگیری و مقابله ی انسان با رنج ناشی از ضعف و بیماری یا پزشکی به مثابه ی یک بیزینس پردرآمد؟ وضعیتی که الان می بینید به کدام یک نزدیک تر است؟

نظرات 5 + ارسال نظر
ندنیک یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:23 ب.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

بستگی داره زمینه تخصصت چی باشه. و چقدر بیمار داشته باشی. اما وقتی که ادمهایی که به اندازه یک پزشک نه تلاش کردند نه درسی خووندند درامدهاشان سر به فلک میکشه چرا باید عملکرد دکتر را زیر سوال ببریم. و انتظار داشته باشیم برای رضای خدا کار کنه. درحالی که حداقل دکتر نه پول زور ازت می خواد نه سرت کلاه میگذاره نه حقت را میخوره. اون فقط دستمزد زحمتی که میکشه میگیره. چه چیزی از جون ادم مهمتره؟

ببینید این که آدمهایی هستند که بدون زحمت به ثروت های آنچنانی رسیده اند چیز خیلی بدی نیست. بدتر از آن این است که انسان هایی با تلاش فراوان و حرص شبانه روزی و با اهتمامی که در راه سرکیسه کردن دیگران و یا به خاک سیاه نشاندن شان می ورزند به پول و ثروت می رسند. یعنی از نطر من مفتخوری هزار بار شرافتمندانه تر از زالوصفتی ست. این را در مورد پزشکان نگفتم چون واقعن فکر می کنم به طور کلی حرفه ی پزشکی در مقابل بعضی حرف دیگر ابزار آنچنانی برای بدل شدن به هیولایی که گفتم در اختیار ندارد.
اما در مورد پزشکی باید بگویم که تیپ سازی از انسان ها پیامد های ناخوشایندی خواهد داشت. من در پی تقدیس و تکریم "پزشک فداکار و در راه رضای خدا" نیستم. حتا به دنبال زیر سوال بردن کسی یا حرفه ی خاصی هم نیستم. معضلی که می خواهم درباره ی آن حرف بزنم بخشی از کلیت یک جامعه ی بیمار است. جامعه ای که زمینه را طوری چیده که دانش آموز و دانشجویش؛ شغل آینده اش را با توجه به بازار کار انتخاب می کند نه علاقه،توان و انگیزه های عاطفی و چیزهای دیگر. پزشکی رشته ی خوبی ست چون بازار کار خوبی دارد. پزشکی خوب است چون پول خوبی از قبلش به دست می آید. به این ترتیب برای فرد حتا قبل از آن که پزشک شده باشد هدفش(پول کلان به دست آوردن) مشخص شده است. حتا لازم به توضیح نمی دانم که بگویم منظور من همه ی پزشکان نیست بلکه بسیاری از آنان است. و با آوردن قید "بسیاری" قصدم توجیه مزورانه ی حرفم و تلقین دقت و قطعیت اش در لباس تخمین و نسبیت نیست. بلکه می گویم "بسیاری" چون اکثر پزشکانی که دیده ام یا درباره شان شنیده ام چنین بوده اند و همینطور "اندکی" را هم دیده ام که با نگرشی همدلانه این حس را در دل بیمار زنده نگاه داشته اند که در مقابل بیماری تنها نیست و با توضیحات مفصل و وقتی که می گذارند از میزان ناشناخته گی عوامل بیماری زا می کاهند و با ارائه ی راه و روشی بسیار فراتر از دارو درمانی و نسخه پیچی صرف بیمار را با پروسه ی درمان آشنا می کنند. به این ترتیب پزشکی کارکرد درست خود را که یاری رساندن به فرد رنجور از بیماری، مرگ، ضعف و پیری ست انجام می دهد.
اما اجازه دهید صادق باشم و بگویم اکثر پزشکانی که دیده ام چگونه بوده اند. آنها اغلب از پرسش کردن بیمار و اصولن هر چیزی که وقت را برای ویزیت تعداد هر چه بیشتر بیماران تلف کند بیزارند. اغلب بدون تحقیق در مورد عواملی که در زندگی بیمار از هر جهت تعیین کننده اند( مثل وراثت و یا شغل و موقعیت اجتماعی او) و سبک زندگی و رفتارهای پرخطرش بلافاصله به دنبال راه های سریع برای حذف و ساکت کردن درد ناشی از بیماری هستند. از این بدتر پزشکانی را دیدم که با کارخانه های سازنده و شرکت های پخش دارو و لوازم بهداشتی قرارداد دارند که مثلن به ازاء هر تجویز محصولات آنها مبلغی را دریافت می کنند و چه بسا داروها و محصولاتی که تجویز می کنند و هیچ ربطی به بیماری مراجعانشان ندارد. یا پزشکانی که دستمزدشان را نه برای تفریح و لذت بردن از زندگی و یا فراهم کردن امکانی برای دست یابی بیشتر به دستاوردهای علمی به کار می گیرند که خیلی هم خوب است، بلکه به سرمایه ای در کار بساز و بفروشی و خرید و فروش ویلا و ارز و سکه بدل کرده اند. یا متخصصی که بدون هیچ شرمی در چشم یک رفتگر نگاه کرد و گفت خجالت نمی کشی که در مقابل نجات دادن جان زنت برای من فقط یک سکه ی طلا( جدا از دستمزد قانونی و حقوقی که از بیمارستان می گیرد) آورده ای و از این زیرمیزی ناقابل هم نگذشت و سکه ای را که عیدانه ی رفتگر بود در کشوی میزش گذاشت و ... .
من از حال مضطرب مردمی می گویم که بزرگترین ترس شان بیماری خود و عزیزان شان است و هنگامی که گذرشان به کوی پزشکی (که بسیار فراتر و وسیع تر از پزشکان است) می افتد رنج شان مضاعف می شود.

سعدی سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:59 ق.ظ

من هم موافقم که چیزی از جان آدم برای او مهمتر نیست برای همین هم طرفدار رایگان شدن کلیه ی هزینه های درمان و پیشگیری هستم.این مساله شدنی ست و هم اکنون بعضی کشورها به این سمت در حال حرکت اند.

الی یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 02:42 ب.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

بیزنس .
طرف سال ها و به سختی درس خوانده و شکم و دست و پا و قلب بریده و حال با خودش می گه چرا که نه ؟ بذار واسه ی زحماتم پول بیشتری بگیرم

فرزانه دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:48 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

متاسفانه بیزنس

فرزانه دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

تجربه هایی که از پزشکان نوشته ای کاملاً آشناست برایم از سه سال پیش که قلب مادرم را عمل کرده ایم مرتب با همه شان درگیرم
و جالب این است که من فکر نمی کردم دیگران هم تجربه های این قدر مشابه از کادر پزشکی داشته باشند و فکر می کردم دارم خیلی بدبینانه به ماجرا نگاه می کنم

شرایط سختی باید باشه. آرزوی سلامتی می کنم براشون.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد