چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

پیش میاد دیگه،دست خودم نیست

گاهی تعابیری را دوست دارم که به آنها اعتقادی ندارم.

من ِ سی و شش ساله

" من سی و شش ساله مگر دیگر چه داشتم که اصولن بتواند صدمه ببیند؟"

کافکا/نامه به پدر


آیا بنفشه ای اینجا رو می خونه؟

-دوست داشتی کدوم زبان زنده ی دنیا رو بلد بودی؟

-بچه که بودیم...

-انگلیسی که زبان اول علم و تکنولوژی دنیاس؟یا...

-چند بار با دوستام رفتیم پی پول در آوردن... 

- یا فرانسوی با اون ادبیات بی نظیرش.وای چه کیفی میده گل های شر بودلر رو با زبان اصلی بخونی یا مثلن در جست و جوی زمان از دست رفته رو...

-یه بار فروشندگی کردم.تو کوچه ها دوره می گشتیم.با مختار(که بهش می گفتیم خیکی) روی هم 20 تومن سود کردیم.یه بارم می خواستیم نارنجک بفروشیم که مختارو گرفتن.نارنجکای واقعی.انبار مهمات تیپ نبی اکرم سپاه آتش گرفته بود و مهمات مثل نقل و نبات تو دست ما بجه ها بود.مختارو داغ کرده بودن...

-یا شایدم دوست داری اسپانیولی یاد بگیری و بری بارسلونا خیابونگردی و عیاشی،به یاد جمهوری و آنارشیستای فیلم سرزمین و آزادی هی بنوشی و عروسی خون رو با صدای بلند...

یه مدت هم می رفتیم از باغ های "باغچه" و "شاران" بنفشه می چیدیم.یه بار محمد(که نمیگم بهش چی می گفتیم) یه سنگ گذاشت لای بنفشه ها.پیرمردی که ازمون می خرید نفهمید...

- یا ...

- بنفشه ها رو از کنار جوی آب می چیدیم، همیشه روی گلبرگاشون یه نم کوچکی بود.جیبام تا دو سه روز بوی بنفشه می گرفت.بنفشه ها در فاصله ی باغ تا بازار برای من شعر میخوندن و این اولین شعرهایی بود که تو زندگیم به گوش من می خورد.

- بخون.از اون شعرا برام بخون.

- چیزی به خاطر نمیارم.تقریبن هیچی.