چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

چرو

چرو (chro) به کُردی به معنی "جوانه" است و همچنین نامی برای دختران

رها در برابر منطق!

 تو ترافیک گیر کردیم.رها که کمی سرما خورده،حال و اعصاب نداره.مدام نق می زنه: سعدی برو دیگه واینسا!میگم ماشین جلومونه عزیزم چطوری بریم؟قبول نمی کنه:برو دیگههههههه!

-بابا جون آدم باید منطقی باشه ماشین جلویی نمیزاره ما بریم یه لحظه صب کن الان راه میفتیم.

- (با لحن محکم)نه! منطکی کثیفه... ای خدااااا!

-(سکوت)

(بعد از چند لحظه)

رها: (با غیظ)پیفففف بو میاد!(بویاییش عجیب قویه).منطکی کثیفه.بوش میاد و در حالی که ادای بو کشیدن در میاره افاضه می کنه:بوی بنزین میده.

-!!!!


پس خواهشن اگه از این به بعد کسی در مورد منطق ازتون سوال کرد تعریف رها رو هم مد نظر داشته باشید:منطق چیزیست کثیف است که بوی بنزین می دهد.من که فکر می کنم تعریف کاملی باشه.



قتل عام در سوریه و یک امکان

فاجعه ای دیگر در سوریه اتفاق افتاده است.همه به دنبال پیدا کردن عوامل استفاده از سلاح های شیمیایی اند.کسی ردیف سفید جنازه های قد و نیم قد قربانیان را نمی بیند و اغلب به دنبال هویت کسی هستند که پشت دوربین بوده است.جنازه هایی پوشیده با کفن سفید که ممکن است نعش هر کسی باشد و با احتمال بسیار بیشتر،هر کسی که در دورترین مدار از هسته ی پول و اسلحه قرار گرفته است.اما مهم ترین مساله شناسایی مقصر نیست.از هر مساله ای مهم تر این است که چنین فاجعه ای رخ داده و ما امکان وقوع چنین جنایتی را توسط هر کدام از دو طرف اصلی درگیر در جنگ بعید نمی دانیم.این "امکان" مهم ترین وجه این فاجعه است.این چیزی ست که بی پناهی انسان را در این دنیای قشنگ و عادلانه به بهترین شکلی جلوی چشم ما می گذارد.


"پاییز نزدیک است"*

نمای نزدیک:

افتادن گردو از منقار کلاغی که کل قاب پنجره را می بُرَد و ناپدید می شود.صدای برخورد گردو با کفپوش سیمانی کف حیاط و وزیدن باد میان درختان گردو و چنار. کاج ها با آن سردی و بی تفاوتی روسی شان افتادن اولین برگ ها را تماشا می کنند.


نمای متوسط:

سواری هایی با پلاک ها و لهجه های غریب که باربند های شان را بسته اند و طول بولوار را برای رفتن به سراب دربند طی می کنند.معمولن غریبه ها زیاد بوق می زنند.


نمای دور:

امروله** در حال چپق کشیدن است.کلاهی(که از ابرهای پراکنده برای خودش درست کرده) بر سر دارد و مسیرهای کوچ عشایر ایل جُمیر(جمهور) به گرمسیر را به آنها نشان می دهد.گله دور و ناپیداست و موسیقی متن به گوش من نمی رسد.


* برای انتظار پدر و مادر ارغوان

**کوهی در حد فاصل شهرستان های صحنه و سنقر در استان کرمانشاه